امی نویتر ریاضیدان زن آلمانی در ابتدای قرن بیستم بود. مستحق جایزه نوبل بود، اما هرگز این جایزه را دریافت نکرد. نظریه کوانتوم مدیون اوست. اما همعصر بودن نویتر با اینشتین باعث شد کوانتوم زیر سایه نظریه نسبیت قرار گیرد، با اینکه تاثیرات آن بر زندگی بشر بسیار بیشتر بوده است. هرگز نتوانست همپایه مردان کشورش در دانشگاه کار کند، نوبل را به همکاران مردش دادند، بهخاطر یهودی بودن از کشورش اخراج شد و مجبور شد به آمریکا برود که زبانش را نمیدانست و نتوانست جایگاهی درخور در آنجا بیابد، اما همیشه سرزنده بود و هیچگاه از کشورش شکایتی نکرد. این متن ترجمه بخشی از کتاب زنان برنده جایزه نوبل علمی است.
امی از خانوادهاش علاقه به ریاضی و تحصیل را به ارث برده بود، اما قوانین آلمان به او اجازه نمیداد هیچ کدام را دنبال کند. آموزش دختران طبقۀ متوسط در آلمان، چیزی به غیر از مدارس دخترانه نبود. در این مدارس، دختران تا سن چهارده یا پانزده سالگی کمی حساب و مکالمه زبان انگلیسی و فرانسه میآموختند، اما تاکید اصلی بر مدیریت خانواده، آموزش ابتدایی و بچهداری، آموزش مذهبی و «موضوعات زیباییشناختی» بود. تا دهۀ 1920، آلمان مدارس پیشدانشگاهی برای دختران نداشت. هریک از ایالات آلمان قوانین مختص به خود را داشت، اما تا 1910 که نویتر بیستویک ساله شد، اکثر دانشگاههای آلمان بهروی زنان بسته بود. در آن زمان نیم قرن از حضور زنان آمریکایی در دانشگاهها گذشته بود.
با غنیمت شمردن حداقل فرصتهای آموزشی موجود برای زنان، امی درس خواند تا معلم زبان مدارس دخترانه شود. دوره سهساله تربیت مدرس را گذراند که سطح آموزش آن از دبیرستانهای پسرانه هم پایینتر بود. پس از آن، نویتر برای رد ادعای دوستی که گفته بود «هیچ جسارت و طغیانی در طبیعتش نیست» کار غیرمنتظرهای انجام داد. در هیجده سالگی، مسئولیت زندگی خود را بهشکلی کاملاً غیرمعمول به عهده گرفت. معلم نشد؛ بلکه دو سال به صورت مستمع آزاد در کلاسهای دانشگاه ارلانگن شرکت کرد.
سال 1904 که دوباره به ارلانگن برگشت، دیگر زنان اجازه داشتند از دانشگاه مدرک بگیرند. آنجا، در اکتبر 1904، با شمارۀ دانشجویی 486 در ارلانگن ثبتنام کرد. در کل زمانی که نویتر در ارلانگن تحصیل میکرد، فقط پنج زن دیگر حضور داشتند، سه نفر برای دریافت مدرک و دو نفر بهصورت مستمع آزاد تحصیل میکردند. امی یکی از هشتاد دانشجوی زن تماموقت در کل آلمان بود.
نویتر در نامهای که با خوشحالی از گوتینگن برای خانه نوشت عنوان کرد که تیم هیلبرت بر محاسبات بسیار پیچیدهای برای اینیشتن کار میکند و «هیچکدام از ما نمیدانیم این محاسبات را برای چه انجام میدهیم.» سرانجام، امی برای چند مفهوم در نظریۀ جامع نسبیت اینیشتن فرمول دقیقی ارائه کرد. اینیشتن برای هیلبرت نوشت «دوشیزه نویتر همیشه در پروژههایم به من مشاوره میدهد و حقیقتاً بهخاطر وجود او است که در این زمینه شاخص شدهام.» هیلبرت پاسخ داد «امی نویتر، که از او تقاضا کردم در مسائلی مانند نظریۀ بقای انرژی به من کمک کند …». پدر امی، ماکس نویتر نیز که از وضعیت خوشحال بود، نوشت «هر روز شاهد شکوفایی تواناییهای او هستم و انتظار دارم به نتایج خوشایندی برسد.» هیلبرت و کلاین خیلی زود متقاعد شدند که امی نویتر شایستۀ جایگاه هیئت علمی در گوتینگن است.
در 9 نوامبر 1915 که نویتر جلسه درسی خود را برگزار کرد، همۀ استادان دانشگاه شهر حاضر شدند. نویتر در نامهای به خانه نوشت، «حتی استاد جغرافی دانشگاه هم آمد تا جلسه را ببیند و بهنظرش خیلی عجیب بود. کل دانشگاه میخواهد مطمئن شود سر گروه ریاضی سرشان کلاه نرفته باشد.»
در جلسه هیئت علمی، اساتید گروه ریاضی اعلام که میخواهند نویتر را به عنوان مربی یعنی پایینترین رده هیئت علمی استخدام کنند. سایر گروهها مخالفت کردند. «اگر مربی شود، میتواند بعدها استاد دانشگاه و عضو شورای عالی دانشگاه هم بشود. آیا ورود یک زن به شورای عالی مجاز است؟» شورای عالی، بدنه سیاستگذار دانشگاه بود.
فرد دیگری با اشاره به سربازان آلمانی که در آن زمان در جنگ اول جهانی میجنگیدند، گلایه کرد: « اگر سربازان ما به دانشگاه برگردند و متوجه شوند که باید از یک زن درس بگیرند، چه فکری خواهند کرد؟»
دانشگاه گوتینگن هیچگاه نویتر را به عنوان استاد عادی نپذیرفت. حقوق ناچیزی، فقط دویستوپنجاه مارک، به او پرداخت میشد، که به سختی کفاف گذران زندگی او را میکرد-و به قول زندگینامهنویس آلمانیاش در حکم «صدقه» بود. در دهۀ 1920، نویتر کمترین حقوق عضو هیئت علمی را از گوتینگن دریافت میکرد. هرگز تحتپوشش خدمات اجتماعی دولتی قرار نگرفت و هیچ کمکهزینه یا مستمری دریافت نکرد. علاوهبراین، دولت هرسال حقوقش را بررسی میکرد. بعد از آنکه تورم افسارگسیختۀ پسازجنگ ارزش ارثیۀ او را از بین برد و پس از فوت پدرش در 1921، در تنگنای مالی شدیدی قرار گرفت. با اینحال، نویتر برای افزایش حقوق ناچیزش خوشحال بود و وقتی دوستی پیشنهاد کرد به افتخار آن کمد لباس جدیدی بخرد، پذیرفت.
نظریۀ کوانتوم بر علم و فیزیک قرن بیستم تأثیر زیادی داشته است و از آنجا که به تمام موضوعات عالم هستی مربوط میشود، تأثیر آن فراگیر است. در مقابل، نظریۀ جامع نسبیت اینشتین نه بر فیزیک و نه بر علم بهطورکلی تأثیر چندانی نداشته است. نسبیت فقط در مواقع نامعمول و بعید مشاهده میشود. با اینحال، این اینشتین بود که در سال 1921 جایزۀ نوبل را از آن خود کرد. نوبل به فیزیک اعطا میشود، نه به ریاضیات و لذا هیلبرت، کلاین و نویتر برای فرمولبندی ریاضی نظریههای اینشتین نوبل نگرفتند. نویتر حتی بهخاطر بسط نظریۀ کوانتوم هم نوبل دریافت نکرد. فیزیکدانهایی که برای این کار نوبل گرفتند ورنر هایزنبرگ[1]، پی.ای.ام دیراک[2] و اروین شرودینگر[3] بودند.
[1] Werner Heisenberg
[2] P. A. M Dirac
[3] Erwin Schroedinger