
نوشته: کایلا چایکا
ترجمه: کانون ویرایش و ترجمه
خیلی از ما با بروز بیماری کرونا یاد سال 1933 افتادیم. سالی که طراح و معمار فنلاندی، هوگو الوار هنریک آلتو با کمک همسرش اینو، ساختمان بیمارستان مسلولین اییمو را ساخت، محلی برای درمان ویروس سل در جنوب فنلاند. ساختمانی کاملا هندسی با دیوارهای بلند و پنجرههای پهن و نورگیر در نمای بیرونیاش، اتاقهایی با رنگ روشن و تراسی سقفدار با نردههایی شبیه کشتی کروز- همه نشانههایی که امروزه ما به عنوان معماری مدرن میشناسیم.
اما طراحی و مواد ساختمانی آلتو فقط از نظر زیباییشناسی جذاب نبود. هوگو آلتو بعدها نوشت که «هدف اصلی از ساختن این ساختمان کاربرد پزشکی آن بود.» سل یکی از جدیترین نگرانیهای سلامتی در ابتدای قرن 21 بود. «طراحی اتاق بر اساس توان در حال تحلیلِ بیمارِ بستری تعیین شده بود. رنگ سقف برای آرامش بیشتر انتخاب شده بود، منابع نور دور از دید بیمار بود، سیستم گرمایی به سمت پاهای بیمار بود.» (پاهای سرد و سرِ تبناک از نشانههای این بیماری بود.) نور زیاد خورشید و تراسهای پهن بخشی از درمان بود، چون آفتاب باکتری سل را میکشت. در واقع در این ساختمان، معماری بخشی از درمان بود.
بخش قابل توجهی از معماری جدید متاثر از ترس از این بیماری است. اتاقهای تاریک و گوشههای نمور که محل رشد این باکتری بود، حذف شد. یکی از معماران فرانسوی خانههایش را از کف نمناک زمین فاصله داد تا جلوی آلودگی را بگیرد. معماری در پراگ فضای جداگانهای برای کودکان بیمار ساخت. معماران دیگری ساختمانهایی مشابه بیمارستان مسلولین فنلاند در سراسر اروپا ساختند.
شخصیتی در رمان کوتاه «تریستان» در سال 1903 آسایشگاه مسلولین را چنین توصیف میکند: «طولانی، سفید و با خطوطی صاف. این روشن و سرسختی، این سادگی جدی و سرد، این قدرت محافظهکارانه… بر من تاثیری چون خلوصی درونی و تولدی دوباره دارد.»
در ماههای اخیر، به نقطه عطف جدیدی در تقارن بیماری و معماری رسیدهایم. ترس از آلودگی و بیماری کرونا یک بار دیگر بر فضاهایی که میخواهیم در آنها باشیم تاثیر گذاشته است. همانطور که سل معماری مدرن را شکل داد، کرونا و تجربه چند ماه خانه ماندن ما بر معماری آینده نزدیکمان تاثیر خواهد گذاشت. در دوران قرنطینه از ما میخواستند در سلولهای کوچک خودمان بمانیم. دشمن در خیابان بود، در فضاهای عمومی، سیستمهای حملونقل. خانهها تنها جای امن بود. خانهها و دفاتر کار ما به صورت قوطیهای خالی سادهای طراحی خواهد شد. از معماری بیمارستان به زندگی در جایی مثل بیمارستان رسیدهایم. چون در شرایط این بیماری همهگیر کرونا بیمارستانها کارایی سابق را ندارند.
-
فضاهای خانگی
قرنطینه صاحبان مشاغل ضروری را در خانه نگه میدارد. ما چیزهای زیادی از زندگی خصوصیشان میفهمیم: کمنوری این اتاق یا کف کثیف آن یکی اتاق، نیاز خانواده به یک دستشویی اضافه.
کورای دومان معمار است و با همسر و فرزند 16 ماههاش در آپارتمانی در نیویورک زندگی میکنند که خودش طراحی کرده است. قرنطینه آنها را از وسایلشان با اینکه تعداد کمی دارند، خسته کرده است. او میگوید «وقتی خانه هستی به جزییات هر کدام دقت میکنی. محدودت میکنند. هرچه کمتر باشند، به طرز عجیبی حس میکنی آزادتری. در دوماه گذشته تقاضای طراحی داخلی خیلی زیاد شده است. مردم میگویند حالم از اینجا بههم میخورد. چون وقت زیادی را در داخل خانه میگذرانند.» معمولا دیواری سرِ راه است. میگویند اصلا نمیدانم این دیوار چه لزومی دارد. اگر زیرش چرخ داشت چه حالی میداد.
آدینبرگ معمار دیگری از نیویورک میگوید: «معماری مدرن با فضای باز مناسب فضاهای فعلی نیست که همه میخواهند همزمان مکالمه تصویری داشته باشند.» حفظ حریم خصوصی کار سختی است، خصوصا که بارها، کافهها و مغازهها هم فضایی در اختیارت نمیگذارند.
آدینبرگ و دومان به راههای جدیدی برای مواجه شدن با محدودیتهای جدید خانهها فکر میکنند. آیدنبرگ معتقد است «آخر دنیا نشده. لازم نیست زیادی شلوغش کنیم. اما آدمها خانههایشان را ارزیابی میکنند و تغییراتی را لحاظ خواهند کرد.» با دیدن هر فضای جدیدی در دوران قرنطینه با خودمان فکر میکنیم چه میشد اگر ماههای زندانیبودنمان را آنجا بودیم. شرکتی که آیدنبرگ در آن کار میکند در این مدت مجتمع 12 طبقهای و 30 واحدی را طراحی کرده است. آنها طراحی را تغییر دادند تا شرایط مشوش بیماری مسری فعلی را انعکاس دهد: بهجای آنکه آشپزخانه، اتاق ناهارخوری و اتاق نشیمن همه به هم راه داشته باشند، از هم جدا شدند. اتاق خوابها با فاصله از این بخش و با امکانات آکوستیک برای داشتن فضاهای کاری مستقل و جادادن میزهای کار طراحی شد. معماران این مجموعه دارند به 30 درصد فضای بیرونی فکر میکنند. آیدنبرگ میگوید «مهم است بتوانی بیرون بروی. نه فقط برای شاد کردن کارکنان سیستم بهداشت و درمان، بلکه برای خارج شدن از فضای اکوسیستم خودت.»
در قرن بیستم فضاهای خانگی از جایی برای رشد سنتها یا تبادل احساسات به جایی کارآ، سرد و کاربردی تبدیل شد. الان هم به جایی برای خزیدن نیاز داریم، سرپناهی که مدام به ما یادآوری کند باقی دنیا هنوز هم وجود دارد، که همه چیز زمانی عادی بوده و دوباره عادی خواهد شد. باید جایی برای خواب زمستانی داشته باشیم.

-
فضاهای اداری
بیماری کرونا نیاز به طراحی با فاصلهگذاری را پررنگ کرده است. ماسک و دستکش مثل پوست دومی ما را از جهان محافظت میکنند. نوارهای چسب رنگی فواصل یک و نیم متری را در فضاهای عمومی مشخص کردهاند. آیدنبرگ با خنده میگوید «نوار چسب ماده اولیه خیلی مهمی در معماری کرونا است.» کسبوکارهای مختلف با استراتژیهای متنوع کارشان را از سر گرفتهاند: این رستوران هلندی کابینهای شیشهای سه نفره در فضای باز برای مشتریانش درست کرده است. کافهای در آلمان کلاههایی با لولههای رنگی پلاستیکی بر سر مشتریانش میگذارد تا مجبور باشند از هم فاصله بگیرند. کازینویی در فلوریدا روی میزهای بازی محافظهای پلاستیک فشرده بیرنگ گذاشته تا فقط دست بازیکنان روی میز باشد.
طراحی با فواصل 5/1 متری در همه جا تاثیرش را نشان داده است. دیوارهای پلکسیگلس، پردههای دوش یا کیسههای زباله بههم چسبانده از صندوقدارها محافظت میکنند. بچهها در پارک با هولاهوپ از هم فاصله میگیرند و ورزشکارها در سالن با میله بارفیکس مرز درست میکنند. آدمها خودشان معمار فضاهای جدید شدهاند.

- فضاهای شهری
در بیشتر شهرها عادتهای زندگی اجتماعی دقیقا در مکانهایی ساخته میشد که در دوران قرنطینه کرونا بسته شدند: رستورانها، هتلها و کافهها. خیابانها از ماشین خالی شدند و آدمهای پیادهرو مراقبند که بههم نزدیک نشوند. زیرساختارهایی مثل پارکها، استخرها و ساحلها و زمینهای بازی هم یا بسته شدهاند یا آدمها با ترس و احتیاط واردشان میشوند. شهر نیویورک خیابانهای زیادی را فقط به پیادهها اختصاص داده تا فضای شخصی آدمها گسترش پیدا کند. لندن به سرعت در حال ایجاد مسیرهای دوچرخهسواری است. پکن در فضاهای عمومی، کابینهای شخصی ایجاد کرده است.
دبورا برک معتقد است ما در آینده نزدیک «به فضاهای محلی و نزدیک خودمان توجه بیشتری خواهیم کرد و این تاثیر مثبتی بر تجربه جهانی ما خواهد گذاشت.»